سیر یا ثوم

موضوعات : Medicinal-plants

ثوم :به ضم ثا و سكون واو و ميم به فارسي سير و به هندي لهسن گويند.(مخزن الادویه)

نام علمی: (Allium sativum

گیاهی است از راستهمارچوبه‌سانان (Asparagales)

از تیرهنرگسیانو زیر تیره پیازیان(Alliaceae)و سرده والک(Allium).

طبيعت آن:  در سیّم گرم و خشك و با رطوبت فضليه و حرارت او شبيه به حرارت غريزي است و برّی آن در چهارم گرم و خشك.


ماهيتآن:

برّی و بستاني و جبلي مي­باشد.برّی آنرابهيوناني اسقورديون و بهعربي ثوم الحيه نامند و در حرف الالف مذكور شد و بستاني آن دو قسم مي­باشد.يكي بسيار دانه يعني چند دانه بههم متصل و يكي منحصر بر يك دانه و بهقدر پياز كوچكي و اين نسبت بهآن كمتر است و جبلي آنرا بهفارسي موسير نامند وبرگ آن عريض مانندنرگس و گل آن بنفشوبيخ آن يكدانه بهقدر پياز كوچكي و بسيار بزرگتر از بوستاني و دربو في‌الجمله شبيه بدان و بهتر از همه بستاني مشهور بزرگ دانه آنست و جبلي آن از جهت مخلل نمودن بهتر و بدون مخلل اين قسم كم مستعمل و تازه همه اقسام بهتراز كهنه ونوعي ديگر مركب ميان ثوم و كراث است كه آنرا كراثي نامند.

افعال و خواص آن:

محلل و جالي و مفتح و مجفف رطوبات معده و مفاصل و رقيق كننده خون و مدر بول و حيض و عرق و باقوّت ترياقيت و مقرح جلد و خوردن آن با مراعات زمان و مزاج و حد اعتدال حافظ صحت مزاج و دافع مضرت آبهای مختلف و هوای وبایی و تعفن خصوصاً با سركه آن و جهت تصفيه حلق و صوت و ربو و ضيق النفس و نسيان و فالج و لقوه و رعشه و اكثر امراض عصباني و اوجاع مفاصل و عرق‌النساء و نقرس و وجع ورک و امثال اينها و قطع اخلاط غليظه و سپرز و دفع رياح تهيگاه و قولنج ريحي و زلوي در حلق مانده و اقسام کرم معده و حب القرع و در مرطوبين محرك باه و مولد مني و در محرورين مجفف آن و معطش و جهت تب هاي كهنه و قروح شش و درد معده و رفع تشنگي كه از بلغم و سده ماساريقا باشد و تقطيرالبول و نيكویي رنگ رخسار و تلطيف غذاهاي غليظ و تحليل اورام و حصات گرده و گزيدن مار و سایر هوام و سگ ديوانه گزيده و رتيلا و با شراب جهت سم افعي و مداومت اكل آن باعث سقوط موي سفيد و رویيدن موي سياه و با انجير و سداب و با مغز گردكان قوي‌تر از فادزهر و مطبوخ آن با زيره و برگ صنوبر جهت تقويت دندان و با شير گوسفند پخته و با روغن گاو تازه بریان كرده و با عسل شيرين نموده حلوا ساخته در تحريك باه و انعاظ بيعديل و با طبيخ فودنج جبلي جهت قتل شپش و صیبان كه به فارسي رشك نامند مفيد.

المضار:

اكثار آن و عدم مراعات مزاج و سن و فصل مصدع و محرق خون و مضر چشم و شش و بواسير و زنان حامله و صاحبان زحير و خنازير و مولد صفراي بسيار تند و مضعف باه و مهيج امراض نایبه،مصلح آن پختن آن است درآب با قليلي نمك و اضافه نمودن روغن بادام و يا روغن كره و استعمال آن با گشنيز وسكنجبين و آب انار ترش شيرين و امثال اينها و اكتحال با آب آن جهت كمنة الدم و غرغره با سركه مخلل آن يعني پرورده در آن جهت اخراج زلوی در حلق مانده و ذبحه و مضمضه به طبيخ آن با كندر جهت درد دندان بارد و تأكل آن و تقويت لثه و به دستور نگاهداشتن آب مطبوخ آن با چوب صنوبر و كندر در دهان جهت وجع اسنان حادث از برودت و احتقان بدان جهت عرق‌النساء و ماليدن مشوي آن بر دندان جهت تسكين وجع ريحي و رطوبي آن مفيد و طلاي آن با عسل جهت بثور و قوبا و قروح رطبه سر و سبوسه آن و بهق و جرب وليكن مقرح كننده جلد است و با برگ انجير و سياه زيره جهت گزيدن ابن عرس و  با جند و روغن زيتون جهت جذب سم عقرب و مار وسگ ديوانه و کل سموم و رفع اذيت آنها و به دستور با عسل و با سركه جهت تحليل رطوبات غليظه و ورم اعضا و ضماد پخته آن با شير جهت گشودن دبيله و دمل و تضميد محرق آن با عسل جهت ازاله خون منجمد در تحت پلك چشم و با روغن بان جهت داءالثعلب و با روغن گاو جهت سحج انفع و خوردن آن در روغن بریان كرده و طلا كردن جرم آن و يا روغن آن و يا آن هر دو جهت تجفيف قروح رطبه سر و تدهين به روغني كه مكرر سیر در آن جوشانيده باشند جهت جمود خون در اطراف بدن وشقاقي كه از برودت به هم رسيده باشد و جهت وجع مفاصل و قولنج بلغمي و سحج حادث از خلط لزج شرباً و طلاءً از خارج و طلاي رماد آن با عسل جهت بهق و برص و داء­الثعلب و كمنة الدم و جرب و جلوس در طبيخ برگ و ساق آن جهت ادرار بول و رفع احتباس حيض و اخراج مشيمه و به دستور تدهين بدان وليكن اين ضعيف است نسبت به آن وطلاي آن با نوشادر جهت برص و بهق و با زفت جهت داخس و خشونت ناخن و كجي آن وطبيخ آن كشنده شپش و خایيدن برگ آن و بعد از آن مضمضه به نبيذ ريحاني زایل كننده رایحه آن است و گفته ­اند اگر جهت فالج تا چهل روز هر روز درست خام آنرا بلع نمايند بدين طريق كه روز اول يكدانه و روز دویّم دو دانه و روز سیّم سه دانه همچنين تا چهل روز كه روز چلهم چهل دانه شود و باز به دستور روزي يكدانه كم نمايند تا به روز هشتادم باز به يك دانه رسد در بين انشاءالله تعالي زایل گردد و محتاج به دوای ديگر نگردد و چون بلادر را در زمين دفن نمايند تا پوسيده گردد و در آنجا سير را غرس نمايند تا قوّت گيرد پس برآورده آنرا معجون سازند تقويت عظيم بخشد و موي ريش سفيد شده سياه رويد و ترياق الثوم و منافع آن و دهن و مخلل و معجون آن در قرابادين ذكر يافت.

 



کپی
لینک اشتراک گذاری

  • 3035
  • 0