اسطوخودوس

اسطخدوسلغتی يوناني است بهمعني حافظ الارواح و بهعربي آنس الارواح.اهل مكه معظمه گياه آن را زهرالضرم و بهسرياني سحاوس كه نام جزيرهايست كه در آنجا ميرويد می نامند و اهل تنكابن تروم و بههندي دهارنامند در اطراف عظيم آباد و بنگاله هم یافت ميشود وليكن اندكي كمقوّت (مخزن الادویه)
نام علمی : Lavandula stoechas L
خانواده: Labiatea
نامهای دیگر آن: خیر دشتی، آنس الارواح، لاوند، ممسک الارواح، ضُرم، زغلیل، رزالذهب، خیری، خرام، خرامی، آلاله تلخ، گللاوند، شاهاسپرم رومی
ماهيت آن: اسطوخودوس گیاهی است چند ساله به شکل بوته کوچک به بلندی نیم متر خیلی پرشاخه، ساقههای آن ۴گوشه، برگهای آن دراز، متقابل، پوشیده از کرک سفید پنبهای. برگهای آن که در بهار ظاهر میشود به رنگ بنفش تیره به صورت سنبله. اسطوخودوس دارای برگها و کرکهای معطر است
گياهي است ربيعي به قدر ذرعي منبت آن جاهاي نمناك برگ آن شبيه به برگ صعتر و از آن درازتر و باريك و گل آن سروي شكل انبوه شبيه به خوشه جو بسيار كوچكتر از آن و بنفش مایل به سفيدي و بازردي و سرخي و مزغب و نرم و ثقيلالرایحه و اندك تلخ و حريف و تخم آن بسيار ريزه و اندك مفرطح و زرد تيره مایل به سياهي فيالجمله شبيه به ارزن خرد و بوي آن بعد اندك ماليدن به دست شبيه به بوي كافور چنانچه ابن ماسويه گفته كه اسطوخودوس را تخمي است كه چون به دست بمالند و ببويند بوي كافور از آن آيد و طعم آن تلخ و تيز وآنچه بعضي نوشتهاند كه تخمي ندارد نيز درست است زيرا كه آنچه در زمين حجاز و روم و مغرب وزمينهاي با قوّت ميرويد با تخم و قويالرایحه و با تلخي و نرم و مزغب ميباشدو آنچه در زمينهاي ضعيف مانند بعضي مواضع بلاد هند و عظيم آباد و جهانگيرنكر از بنگاله ميرويد خشن بعضي سياه تيره و بعضي سفيد مایل به اندك بنفشي و بيزغب و بعضي بيتخم و بعضی با تخم ريزه سفيد مایل به زردي است و نوعي از اسطوخودوس ميشود كه دانههاي خوشه آن پاشان باريك اندك بلند و بيزغب و اغبر و در بو شبيه به آنچه ذكر يافت بلكه تندتر وليكن خوشه آن ديده نشده كه چه نحو ميباشد.(مخزن الادویه)
اسطوخودوس دارای برگها و کرکهای معطر است. میوهٔ این گیاه ۴فندقهای است و هریک از آنان نیز پس از رسیدن، شکل بیضوی و رنگ قهوهای شفاف پیدا می کن. در سطح میوه ۳زائده مشخص پیدا میشود. از کلیه قسمتهای این گیاه مخصوصا شاخههای برگدار آن بوی قوی ولی مطبوع استشام میگردد. ظاهر زیبایی که گیاه پس از گل دادن پیدا مینماید باعث میشود در بعضی نواحی اقدام به پرورش آن به عنوان یک گیاه زینتی گردد. قسمت مورد استفاده این گیاه سرشاخههای برگدار و گل دار آن است که علاوه بر مصارف درمانی، اسانس گیری به عمل میآید.
طبيعت آن: گرم و خشك در درجه اول و در دویّم نيز گفته اند و اين اصح است خصوصاً حجازي تازه قويالرایحه تند طعم آن و شيخ الریيس و ابن تلميذ گرم در اول و خشك در دویّم گفته اند و مرکب از جوهر ارضی بارد و ناری لطیف و شیخ داود گرم در آخر دویّم و خشک در اول سیّم و بعضی سرد در اول و بعضی مركبالقوي و اجزاي بارده آن كمتر از حاره و تخم آن به قول ابن تلميذ گرم در اول و خشك در دویّم نيز و مركب از جوهر ارضي بارد و ناري حار لطيف.(مخزن الادویه)
اسطوخودوس خشک شده
طبیعت اسطوخودوس در اول دوم،گرم و خشک است بنابراین می توان آن را به مدت طولانی استفاده کرد. برخی اطبا استخودوس را مرکب القوی دانسته اند . شیخ الرئیس اسطوخودوس را مرکب از اجزای حاره و بارده دانسته است .(استاد عبادیانی)
افعال و خواص آن:محلل و ملطف و جالي و مفتح سدههابه قوّت جزو حار لطيف خود و باقوّت قابضه به جزو ارضي بارد و مقوي بدن و دل و دماغ و احشا و جميع قواي ظاهري و باطني و قوّت مذكره و مفكره و مصفّي روح و مفرح و جهت امراض سينه و سعال و نزلات و سایر امراض عفنه و علل عصباني به سبب افعال مذكوره و به قوّت مسهله و دافعه خود اخلاط فاسده بلغميه رطبه وسوداويه را و اختصاص آن به دماغ و تقويت آن دماغ را نافع و همچنين جهت امراض كبدي و طحال و مجاري بول. *امراضالراس و غيره* آشاميدن يكدرهم آن به تنهایی جهت رعشه دماغي و دوار و سدر حادث از ضربه و سقطه و تزعزع دماغ حادث از ضربه و سقطه و تزكيه ذهن خصوص با ماءالعسل و همچنين آشاميدن شراب تازه آن به تنهایي و يا با شراب ليموي تازه به جهت آنكه با وجود آنكه مقطع و مطفي است حابس ابخره و مقوي معده است و مداومت آشاميدن طبيخ آن با ماءالعسل و همچنين اسهال به آن نافع است جهت صرع و ماليخوليا و جنون و نسيان و جمود و شخوص و وسواس سوداوي و استرخا و تشنج و رطب امتلایي و رعشه و خدر و اختلاج و زوال غم و اندوه نافع به جهت آنكه استفراغ سودا و تنقيه مينمايد فضول دماغي و رطوبات مرخيه را و مانع عفونات و انصباب نوازل است به اعصاب و مقوي و مسخن آنها است و تقويت ميبخشد دماغ را و تلطيف مينمايد روح دماغي را و همچنين سایيده جرم آن با ماءالعسل و به دستور گلنگبين يعني مرباي گل آن با شكر يا عسل چون هر شب آن مقدار بياشامند كه مقدار يك مثقال گل اسطوخودوس در آن باشد و مداومت برآن نمايند امراض مذكوره خصوص وسواس سوداوي و غم را بالكل زایل سازد و آشاميدن آن با عاقرقرحاو سكبينج جهت صرع و همچنين با شحم حنظل ممزوج نموده استفراغ بدان نمودن در سالي چند مرتبه و بعد از تنقيه متعهد معده بودن صرع بلغمی و سوداوی را نافع و یک درم اسطوخودوس سوده با یک درم ایارج فیقرا به نهایت رعشه و اختلاج را نافع است مداومت آن تا سی و پنج روز و به دستور آشامیدن طبیخ آن با ماءالعسل و سعوط آن به تنهایی و با ماءالعسل جهت صرع سوداوي و بلغمي نافع به جهت تنقيه و تقويت کردن آن دماغ را وبخور آن براي استرخا وضماد آن بر سر جهت نسيان و جمود وشخوص و چون بيندازند در شش قواريس آب انگور يك من اسطوخودوس را در خمي و سر آن را محكم بسته شش ماه بگذارند كه تا برسد پس بياشامند مصروع را از آن با عاقرقرحا و سكبينج نفع ميبخشد آن را نفعي بیّن و گاهي به عوض آب انگور سركه ميكنند و دراين هنگام چون يكماه در سركه مخلل نمايند استعمال ميتوان نمود و اگر ازاين سركه سكنجبين شكري و يا عسلي سازند و از آن سكنجبين يك اوقيه يا دواوقيه با عاقرقرحا و سكبينج استعمال نمايند بهتر است و بالجمله اسطوخودوس جاروب دماغ است يعني منقي آنست از کل فضول رديه بلغميه باله و مفتح سده و مقوي همه قواو محلل کل ابخره و رياح فاسده و ملطف ارواح آن و گویند كه چون آن را با ثلث آن گشنيز خشك و ربع آن مرزنجوش وسدس آن از هر يك از مصطكي و هليله كابلي و كندر معجون سازند و يا بجوشانند و نزد خواب بياشامند و مداومت برآن نمايند جهت دفع نزلات ورمد و ترهل وربو و گراني سامعه و ضعف باصره مجرب و آشاميدن طبيخ آن جهت امراض سينه و سعال و نزله از زوفا قویتر و مفرح و مسهل بلغم و سودا و مقوي آلات بول و با قوّت ترياقیه است.
المعده و الكبد و الطحال و غيرها*آشاميدن دو جزو از اسطوخودوس و يك جزو بيخ كبر با عسل سرشته جهت برودت معده و بواسير به نهايت مفيد و نقوع و مطبوخ آن جهت ورم بارد جگر و استسقا وتنقيه طحال و گرده و امراض مقعده و با شراب جهت نفخ و درد اعصاب و درد اضلاع و سموم مشروبه نافع و با سكنجبين و نمك هندي مسهل قوي است و ضماد آن و همچنين تكميد به طبيخ آن جهت تسكين اوجاع مفاصل نافع و چون با صعتر و تخم كرفس بجوشانند و با دواي مسهل بياشامند نافع مغص آنست.
مضر صفراوي مزاج و معطش و مغثي ومكرب محرورين،مصلح آن سكنجبين. گويند مضر است به شش مصلح آن كثيرا و ضمع عربي است.
مقدار شربت آن: از دو درم تا پنج درم.
بدل آن: در آلات تنفس فراسيون و در تنقیه سودا افتيمون.
شيخ يوسف بغدادي گفته خاصه اسطوخودوس اسهال سوداوی دماغ است و شربتي از آن يك درم تا پنج درم ومصلح ضرر آن به ریه كثيرا است و چون با سكنجبين خورده شود احتياج به مصلح ديگر ندارد و بعضي اطبا گفته اند مصلح شراب آن شراب ليمو است و مفتح سده هاي دماغي است و مسهل سودا و بلغم از دماغ است و بعضي گفته اند مسهل صفرا نيز است و حبوب اسطوخودوس و دهن و سكنجبين و اشربه و عرق و مطبوخ و معجون آن در قرابادين ذكر يافت.(مخزن الادویه)